قرآن در هندوستان | بررسی زمینه فعالیتهای قرآنی در هند
اشاره: کشور هندوستان به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای دنیا که در سال های آینده جای خود را با چین به لحاظ ترکیب جمعیتی عوض خواهد کرد و به رتبه اول صعود خواهد نمود، دارای جمعیتی 200 میلیونی از مسلمانان است. حدود 45 میلیون نفر از این مسلمانان را شیعیان تشکیل می دهند.
طبیعتا با حضور حجم بالایی از مسلمانان در این کشور، نیازهای دینی آنان نیز بیشتر است. قرآن کریم به عنوان یکی از دو رکن مهم معارف دین جایگاه خاصی در هند داراست لیکن هنوز با سطح عالی و صحیح آن فاصله زیادی دارد.
سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، درباره حضور قرآن کریم و جایگاه معارف قرآنی در کشور هندوستان، با حجت الاسلام و المسلمین غلام عباس هاشمی از اساتید حوزه و دانشگاه و مبلغ فعال بین المللی، گفت و گویی ترتیب داده است که بخش اول آن تقدیم شما خوانندگان گرامی خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی به زبانهای انگلیسی وعربی مسلط است و با زبانهای اردو، اسپانیائی و ادبیات لاتین آشنا است و در عرصه بین الملل، به کشورهای مختلف جهان، سفر تبلیغی موفقی کرده و بیش از دویست سخنرانی در خارج از ایران اعم از آسیا، شبه قاره و اروپا ارائه کرده است که عذرخواهی پرفسور مارسلو آرگی؛ اسقف پروتستان اسپانیا و رئیس پانصد کلیسای مسیحی، از مسلمانان در تأثیر از سخنرانی استاد هاشمی در عشای ربّانی مادرید و بازتاب رسانه ای آن از جمله موفقیت تبلیغی ایشان است.
وی موسس جامعه الکوثر هند بزرگترین حوزه خواهران شبه قارّه و مرکز تعلیم وتربیت ایالت اتراپرادش است که اینک بیش از ۳۰۰ طلبه و قرآن آموز در آن تحت نظارت ومدیریت ایشان مشغول تحصیل اند.
رسا ـ کمی درباره کشور هندوستان و فرهنگ و وضعیت مسلمانان آنجا بیان بفرمایید.
کشور هندوستان یک کشوری است که از نظر تمدن و فرهنگ، مدعی کهن ترین تمدن است. حتی بعضی از فرهنگ شناسان، مدنیت را در هندوستان به بیش از 100 هزار سال ادعا می کنند. حالا ممکن است این با عقاید مذهبی ما سازگار نباشد ولی این ادعای علمی وجود دارد؛ اما از نظر تمدن ثابت و سکونت مردمان با فرهنگ های خاص به 3000 سال قبل از میلاد می رسد که تا به امروز قریب به 5000 سال می شود.
این عجیب است که از همان اول فرهنگ های خیلی گوناگون و زبان های مختلف و ادیان متفاوت در هندوستان وجود دارد. الان بیش از 800 نوع مذهب و دین و مکتب و عقیده در هندوستان وجود دارد. این 800 مذهب به صورت کلی است و اگر بخواهیم جزئی حساب کنیم می توانم بگویم 200 هزار عقیده مذهبی در هندوستان وجود دارند.
به همین اندازه هم در این کشور مطالب غیر منطقی و غیرعقلانی و اصول و قواعد خلاف عقل و خرافات فراوان هست. البته قبل از این ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که مردمان بسیار آزاد اندیشی در این کشور زندگی می کنند. یعنی تربیتشان یک تربیت آزاداندیشانه است. بسیار به یکدیگر احترام گذاشته و به مذاهب دیگر هم احترام می گذارند؛حتی به مذاهب غیر هندی. بسیار مردم مهربان و ساده ای بوده و خیلی اهل تجملات و مسابقات دنیایی نیستند. بسیار مهمان نواز و قدرشناس و باوفا و متعبد و متشرعی هم هستند؛ ولی در عین حال به همان اندازه که تنوع عقیده و ادیان در این کشور هست به همان میزان هم طبیعی است که خرافه و مطالب غیر عقلانی وجود داشته باشد.
این کشور هندوستان که با یک نمایه کلی خدمتتان عرض شد. چیزی که وجود دارد این است که از نظر آماری تقریبا 80درصد مردم این کشور هندو و بودایی هستند و 15 درصد مسلمان و 5 درصد ادیان دیگر مانند مسیحیت و... در هند زندگی می کنند. لذا جمعیت مسلمانان قابل توجه است. جمعیت مسلمانان حدود 200 و اندی میلیون است که در آن میان حدود 45 میلیون نفر شیعه هستند.
رسا ـ مراکز اسلامی این کشور در چه وضعیتی هستند؟
از نظر مراکز دینی شاید بالای 20 هزار مرکز وجود داشته باشد. اعم از مسجد و حسینیه و حوزه و موسسات فرهنگی. بزرگترین مراکز مذهبی شیعی در هندوستان است. بزرگترین حسینیه جهان در شهر لکنو است. 100 هزار نفر ظرفیت این مکان است که یک ظرفیتی بسیار عظیمی است.
بزرگترین کتابخانه های مرکزی دنیا در هند است. خصوصا کتابخانه ناصریه لکنو که بزرگترین کتب در تحقیق در چنین کتابخانه هایی نوشته می شد. علامه امینی، بیشتر تحقیقات کتاب الغدیر را در همین کتابخانه انجام داده است. 350 هزار جلد کتاب است که این کتابخانه کلا شیعی است.
12000نسخه کتاب فقط در این کتابخانه وجود دارد. بعضی از نسخ که در این مکان ها هستند از نظر تحقیق و ترجمه و تصحیح دست نخورده باقی ماندند. البته خیلی ها در حال از بین رفتن هستند و خیلی از آثار هم از بین رفتند.
رسا ـ فعالیت دینی برای غیرمسلمانان ها به چه شکل است؟
یک چنین کشوری دارای پتانسیل های فراوانی برای اشاعه فرهنگی دینی قرآنی هست که از یک غنای خیلی بالایی برخوردار است. اولا خود هندوها، یعنی غیرمسلمان ها که 1میلیارد و 100میلیون غیرمسلمان در هند داریم، یک مجموعه بسیار متراکم مستعد برای مطالعات اسلامی و قرآنی حضور دارند.
قبلا اشاره کردم هند، کشوری است که در آن بسیار مطالب غیرمعقول و خرافه وجود دارد و این امر طبیعی است که یک چنین جایی اگر مطالب محکم و مستدل و الهی و وحیانی که از پشتوانه علمی و استدلالی برخوردار باشد در یک چنین جایی می تواند رشد کند و صاحبان افکاری که دنبال حقیقت هستند را سیراب کند.
بنابراین اولا ما یک پتانسیل مطالعاتی بسیار بزرگ و وسیعی در کشور هند داریم. از نظر جغرافیایی نیز دو برابر ایران است و از نظر جمعیتی بیش از 15 برابر جمعیت ایران، که فقط غیرمسلمان هستند. یک خصوصیتی دارد که یک کشور بسیار دموکراتی است. یعنی علاوه بر دموکراسی سیاسی از نظر دینی بسیار دموکرات است. خیلی به افکار و عقاید احترام می گذارند. همه عقاید هم در نشر معارف و عقائدشان آزادند ولو با یک خطوط قرمزی همراه است ولی آزادی آنجا وجود دارد.
دومین چیزی که برای قرآن کریم و معارف آن استعدادش وجود دارد بلکه تقاضایش وجود دارد. اولی لفظ استعداد، این را می گویم تقاضای جامعه مسلمین است.
رسا ـ مسلمانان هندوستان از نظر اعتقادات در چه سطحی هستند؟
واقع این است که مسلمانان آن جا، آن معنایی که از مسلمانان ایران و لبنان و عراق داریم، در هندوستان از نظر معرفتی در این سطح نیستند. در یک سطح بسیار پایینی قرار دارند. آن ها در حد ضروریات قرآنی و اسلامی می دانند و لذا جامعه اسلامی آنجا نیاز اصلی اش نشر معارف قرآنی هست.
خود جامعه اسلامی و فرق و مذاهب اسلامی در تاریخ، شدیدا تحت تاثیر فرهنگ هند بوده اند و لذا آن خرافات وارده که عرض شد، مطالب غیرمعقول، مطالب بی اساس و انجحرافات فکری که در هندوستان هست، جامعه اسلامی هم از این آفات در امان نبوده است و کثیرا مبتلا به این آسیب ها بوده و هستند و بهترین دارو برای درمان این درد فکری و روحی، در هر عصری و به خصوص در این عصر، قرآن کریم و ارائه معارف بالا و محکم و متقن قرآن کریم است.
رسا ـ وضعیت شیعیان چطور؟
تقاضای سوم در هند، برای خود شیعیان است. آن ها در میان جامعه اسلامی متاسفانه از یک فقر فکری و فرهنگی رنج می برند. در هندوستان به دلیل های مختلف ترویج فرهنگ اسلامی بسیار ضعیف است، اولا هندوستان مثل ایران نیست. ما تلویزیون و آموزش و پرورش و حوزه ها و دانشگاه هایمان و همه مراکز فکری مان به نوعی نقش در ترویج دین دارند؛ اما آن جا اینگونه نیست. آن جا در مدارس هم حتی ترویج عقاید دینی ممنوع است. در تلویزیون هایشان بر فرض هم اگر مطالب دینی باشد قطعا مطالب غیراسلامی است.
خوب یک مهجوریتی نسبت به اسلام هست. حالا شیعیان در یک فقر اقتصادی هم هستند و این قضیه افزون بر این است که فقر فکری شیعیان بالاتر برود.
مبلغین کمتری به نقاطی که شیعیان آن جا ساکن هستند میتوانند دسترسی داشته باشند. امکاناتشان کم است و ابزارهای کمتری در دسترس شان هست. این است که واقعا شیعیان بسیار نیاز به ارائه معارف قرآنی و معارف اهل بیت علیهم السلام هستند.
رسا ـ وظیفه حوزویان و مبلغان در این راستا چیست؟حوزه های علمیه هند در چه وضعیتی هستند؟
این توانمندی و تقاضا در هند وجود دارد. خوب حالا ما باید چه کنیم؟ من یک نگاهی به حوزه های هند و مبلغین هند داشته باشم. آن نگاه واقعش این است که حوزه های هند ولو در زمان هایی پهلو می زده است به حوزه نجف. یک وقتی صاحب جواهر، کتاب جواهرش را می فرستاد علمای هند ببینند و بر او تاییده بنویسند. یک زمان چنین بود، افراد بزرگی مثل صاحب عبقات، میرحامد حسین هندی، افرادی مثل قاضی نورالله شوشتری صاحب احقاق الحق، اینها پرورش یافتگان هند بودند. افراد مجتهدی مثل سید دلدارعلی غفران ماب که مجتهد بود و الان هم آقایان کلب صادق و کلب جواد که رهبران شیعیان در هند هستند از نوادگان ایشان هستند.
اینها افراد بسیار بزرگی بودند و خدمات بسیار زیادی کردند اما الان واقع این است که هندوستان از نظر حوزه علمیه خیلی ضعیف است. مثلا در آمار می گویند 70 حوزه در هند وجود دارد. خوب این حوزه ها را بسیاری اش را از نزدیک دیدیم و بسیاری از این حوزه ها در آن ها طلاب کمی مشغول مباحثه هستند و در سطح بسیار پایین که در حد مقبولی نیست.
خود حوزه های علمیه هند یک ضعف دارند. بله چند حوزه در هند هست در شهرهای مختلف که حوزه آقایان هست و آنها مشغول فعالیت هستند ولی عمده پتانسیلی که در هند برای ترویج قرآن کریم هست خود محققین و مبلغینی هستند که در قم یا نجف یا لبنان و سوریه درس خوانده اند.
البته اینها در نقاط مختلف هند پراکنده هستند. در لکنو و دهلی و کشمیر و جاهایی دیگر هستند. اینها پراکنده هستند و وحدت رویه و انسجام در کار اینها متاسفانه نیست. البته بسیاری از اینها استعداد ترویج معارف قرآنی را دارند. آن معنایی که ما مرادمان است. معارف بلند قرآن کریم را با محوریت قرآن کریم در اینها وجود دارد.
رسا ـ اهداف مدنظر شما در نشر معارف قرآن کریم در هندوستان چیست؟
این قرآن که می گوییم با آن چه که عرض شد، آیا قرائت قرآن کریم یا تفسیر یا ... چه چیزی مدنظر است و چگونه باید کار شود؟ این معارف کمبود معرفتی را و شکاف های معرفتی را فقط قرآن کریم و حکمت های اهل بیت علیهم السلام می تواند پر کند. اما چه اتفاقی باید بیفتد؟ این خودش یک سوال است که در یک جایی مانند هند چه اتفاقی باید بیفتد که این شکاف های معرفتی تا حدودی پر شود.
الان در هند نفوذ قرآن کریم هست ولی عمده همین به شکل ظاهری و نمادی به قرآن کریم پرداخته می شود. مثل قرائت قرآن کریم آن هم یک قرائت در ماه مبارک رمضان در مساجد و یا مثلا قرائت برای اهل قبور و یا شب احیا مثلا خیلی اعتقاد دارند. به قرائت در همین اندازه آن چه که ما متوجه شدیم و دیدیم اهتمام بوده و هست؛ اما این کافی نیست.
اصلا اساسا قرائت اینکه ما می گوییم اینقدر ثواب دارد، قرائت بناست مقدمه باشد برای تدبر و برای اخذ و صید آن معارف قرآن کریم. ما در ایران هم متاسفانه این را داریم. قرائت و حفظ قرآن کریم خیلی خوب است و نمی گویم کم ارزش است و انسان حافظ قرآن کریم هم باشد و قرآن را از رو بخواند باز ثوابش مضاعف می شود؛ ولی این ها مقدمه اند برای رسیدن به معارف قرآن کریم.
رسا ـ منظور از معارف قرآن کریم چیست؟ روش های عرضه آن چگونه است؟
معارف قرآن کریم در ذیل تفسیر قرآن کریم رخ می دهد. مهمترین محور فعالیت فعالان قرآنی در همه جای دنیا خصوصا در جاهایی مثل هند که می تواند شکاف های معرفتی را پر کند مباحث تفسیر است. در تفسیر یک خلاهایی در هندوستان هست که می خواهم روی آن خلا اشاراتی کنم. شاید ده جواب از فرض من استخراج کنید چون دقیق و مهم است.
در هندوستان تفسیر قرآن جریان داشته است. از همان گسترش اسلام از سال 150 ه به هندوستان کشیده شده و تفسیر قرآن هم از همان زمان بوده است. تبیین آموزه ها وجود داشته ولی مدت ها بیشتر به جنبه های عرفانی قرآن کریم در هندوستان توجه می شود. حتی ببینید الان در ترجمه های قرآن کریم ما شاید چندین برابر ترجمه فارسی ترجمه اردو داریم. ما بیش از 1000 ترجمه اردو داریم.
ترجمه هندو، ترجمه انگلیسی که اینها شاید حدود 250 تا 300 سال در هند سابقه دارد. حتی در ترجمه ها گاهی جنبه های عرفانی خیلی مشهود است. در یک دوره ای اینگونه بوده است. پس اهتمام و تفسیر و ترجمه و درس هم بوده است و به یک جنبه بیشتر توجه کردند. حتی برخی به خاطر همین توجهشان بخشی از قرآن کریم را ترجمه و یا تحقیق و تفسیر کردند.
در یک دوره ای سراغ مبانی و معارف اجتماعی قرآن کریم چه در ترجمه و چه تفاسیر رفتند. مثلا در دوران استعمار بریتانیا بیشتر متمرکز مسائل سیاسی و اجتماعی عمدتا روی بحث استقامت و عزت انسانی و دینی و دفاع از کرامت و مانند این استوار است حتی بعضی از تفاسیر آن ها مسائل حکومتی را خیلی برجسته کردند.
حتی در برخی از دوره ها مباحث حکومت اسلامی را در ترجمه هایشان برجسته می بینیم. شاید بیشتر بعد از اینکه حکومت اسلامی در پاکستان تاسیس شد این ترجمه و تفاسیر و نگرش ها از اینها تاسی کرد. البته این ها نقطه مثبت است که تفاسیر در هر برهه ای یک رویکرد برای خودش داشته باشد.
حتی بعد از انقلاب اسلامی و حاکمیت دینی در ایران قرآن پژوهان و مفسران و محققانی هستند که از انقلاب ما هم تاثیر پذیرفتند. این مختص به هند نیست و در غیر هند هم متاثر از انقلاب اسلامی در تفاسیر هستند چه در مصر و عراق و سوریه این تاثیرها را ما می بینیم.
رسا ـ امروز ضرورت قرآنی و تفسیری در هند چست؟ یعنی اگر امروز هندوستان بخواهد در تفسیرش روش انتخاب کند و یک رویکردی در ترجمه قرآن اتخاذ کنند آن رویکرد امروز چیست؟
به نظر من که هم مطالعات میدانی و نظری در این حوزه داشتم و از نزدیک دیدم ضرورت امروز رویکردهای تفسیری و ارائه تفسیر، به نحوه تفسیر مقارن آن هم با تکیه بیشتر بر اشتراکات شیعه و سنی است.
الان در بسیاری از مناطق هند صدها فرقه بودایی و هندو با هم زندگی می کنند در کنار مسلمان ها هم به آرامی زندگی می کنند اما دو عالم شیعه و سنی با هم رابطه خوبی ندارند و شیعه و سنی با هم اصطکاک دارند و متاسفانه تنش دارند و این ها گاهی بر خلاف مسائل اصل اسلام است.
در سابق تفاسیر اصلا با این رویکرد نداریم و ترجمه هم نداریم؛ حتی تدریس هم ندیدم که کسی اتخاذ کند و یک تفسیری بنویسد مقارن؛ ولی با تکیه بر مشترکات یعنی تفسیری که بتواند قرآن را محور قرار دهد نتیجه اش علاوه بر ترویج معارف یک وحدت آفرینی و یک مصلحت اندیشی در درون آن باشد. من یک چهره متفق علیه آز آموزه های قرآنی بخواهد ارائه دهد ندیدم ولی این نیاز امروز است.
ولی آنجا متاسفانه شدیدا نفوذ برخی جریان ها همچون رژیم صهیونیستی هم وجود دارد. هند از آن کشورهایی است که از اسرائیل غاصب و انگلیس تاثیر پذیر است و این شیطنت ها هم هست متاسفانه و این گاهی باعث دردسر می شود. برخی علمای شیعه در هند به خاطر عقائد دینی و شیعی و اسلامی بارها به زندان افتادند. همین کلب جواد نقوی که از رهبران بانفوذ هندوستان است و سال گذشته آمدند مهمان ما هم بودند و من با ایشان یک سفر زیارتی امام رضا علیه السلام رفتیم، ایشان 17 مرتبه به زندان رفته اند و به یوسف هندوستان مشهور است به خاطر اینکه این قدر زندان افتاده است!
چرا؟ بخشی اش درگیری هایی که بوده است هندوهای تعصبی ایجاد کرده اند و برخی دیگر که وهابیت تعصبی ایجاد کرده اند. بخشی از زندان هایشان برای عزاداری های خیابانی که ایشان برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام که مانع بودند اینها ایستادگی کردند و درنهایت قانونی شد و دولت اجازه داد که این کار قانونی شود.
رسا _ با تشکر از این که وقت گرانقدر خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار داده اید.
گفتنی است، بخش دوم این گفت و گو را به زودی در خبرگزاری رسا خواهید خواند./829/گ401/س
خبرنگار: محمدمهدی مرادی